متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
param name="AutoStart" value="False">
دریافتحجم: 4.43 مگابایت
متن آهنگ:
تو عاشق نبودي
که درد دل عاشقا رو بفهمی
تو بارون
نموندی که دلگیری این هوارو بفهمی
یه وقتایی خیلی دلتنگت میشم، خیلی زیاد. این دوری و فاصله دست و پای من رو بسته این دسترسی نداشتن بهت منو کشته. یه وقتایی خیلی دلتنگت میشم، اونقدری که حس میکنم قلبم فشرده شده، انگار سینهم برای در برگرفتن قلبم زیادی کوچیکه. انگار مثل وقتی که نمیخوای اشکت بچکه و چشمات رو روی همدیگه فشار میدی، سینهام قلبم رو فشار میده. یه وقتایی اونقدر دلتنگتم که گریه میکنم. اونقدر دلتنگتم که بی تاب میشم. دلم برای این بی چارگیام میسوزه. یه وقتا
متن آهنگ بی نظیر عشق ایوان بند
عاشقت شدم به جون توبیخیال اینکه دلخورمباورت شه من که بیخودیجون تو قسم نمیخورمگفته بودی بی نظیره عشقبا منو تو هم مسیره عشقاما هیشکی بم نگفته بودهرچی میده پس میگیره عشقتو رو بیشتر ازاونکه خودت دوس داریدوس دارمتو رو وقتی داری تنهام میذاریدوس دارمحتی وقتی که سر به سرم میذاریدوست دارمتورو باشی نباشی بمونی نمونیدوست دارمتورو بیشتر از اونی که حتی بدوني دوست دارمباید دیگه بگم با چه زبونیدوست دارممیدونم میاد اون ر
دانلود آهنگ جدید لاف رایبد
دانلود اهنگ لاف باصدای رایبد با بالاترین کیفیت بصورت کامل
Download New Music Raibod – Laf
لاف رایبد
(دانلود این موزیک زیبا با دو کیفیت 320 و 128 بهمراه متن و پخش آنلاین ترانه)
متن آهنگ رایبد لاف
نشسته ام به در نگاه میکنم دریچه آه می کشد تو از کدام راه میرسی تو هم که رفتی مگه نگفتی تا آخرش با عشق در میوفتی تو هم که رفتی بازم شکستم بازم دوباره خالیه دستم آدم عشق نبودي پس چرا حوا شدی من چرا هواتو کردم چرا بی وفا شدی ادم عشق نبودي
دانلود آهنگ سردم چه ساده باورت کردم رایبد
اهنگ سردم چه ساده باورت کردم با صدای رایبد با بالاترین کیفیت بصورت کامل
Download New Music Raibod – Sardam
سردم چه ساده باورت کردم رایبد
(دانلود این موزیک زیبا با دو کیفیت 320 و 128 بهمراه متن و پخش آنلاین ترانه)
متن آهنگ سردم چه ساده باورت کردم
آدم عشق نبودي پس چرا حوا شدی من چرا هواتو کردم چرا بی وفا شدی ادم عشق نبودي تنها لافشو زدی فک میکردم واقعا عاشقی کردن بلدی سردم چه ساده باورت کردم شکسته قلب پر دردم الا
نمیخوام آروم بشم میخوام آلوده شم که میزنه بارون امشبحرفاش بوی موندن نمیده به لبم جونم رسیده برگردمم اون رفته دیگهاون رفته دیگهچيه بگو چیکارم داری منم مقلته میزارم با این حال بدم یه جا میام تنهاییآخه واسه تو چقدر خودمو بیارم پایینیه بغضی توی گلومه الان تو ام فقط برو بهونه نیارمن که دیگه چیزی نمونده برام جز فکر تو که باهامه تموم شبامکافه موزیکمن پره حرف همه دورم اینا همش سره تو انهمش سره توئه اگه بين همه بده شدممسخره شدم از همه چی زده شدممن
اومدم امشب دو کلام جلوی بقیه باهات حرف بزنم، خواستم امشب که شب قدر جلوی بندههات بهت بگم که ببين! من خواستم، قدم پیش گذاشتم، ولی اونی که هربار نخواست خودت بودی! پس خواهشا هر بار انگ بندهی بد بودن رو به من نزن، به من نگو که تو یک قدم بیا من صد قدم میام، بهم نگو اگه چیزی رو از ته دلتون بخواید بهتون میدم، من واقعا ته دلم همونجايی بود که ازش خواستم، ولی متاسفانه گویا شما بده نبودي.
باشه قبول من اون بندهی خوب و حرف گوش کنه نبودم، اما در کمال شرم
ویولن عزیزم!دلم برات خیلی تنگ شده.خیلی زیاد.هیچ وقت انقدر ازت دور نبودم اما عزیز جانم آخرین باری که با خودم آوردمت سفر بچهی خوبی نبودي و سیمهات رو پاره کردی و یک ملیون و دویست هزار تمون انداختی سر دستم.با رطوبت کنار نیومدی و برای همین عید با خودم نیووردمت.دست من نبود.میدونی که تصمیم خانواده به اومدن بود.اما به زودی برمیگردم.سه چهار روز دیگه هم تحمل کنی،بیخ ریشتم.بهار رو با هم سبز میکنیم.قوربون رگه های چوبی پوستت برم:)
آورده اند که : در یکی از جنگها نادر شاه ﻫﻨﺎﻡ ﻧﺒﺮﺩ ، ﺮﻣﺮﺩﻯ ﺭﺍ ﻣ ﺑﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﻮﻯ ﺳﺪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺷﺮ ﻣﻰ ﺟﻨﺪ! ،
ﺲ ﺍﺯ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﻧﺒﺮﺩ ، ﻧﺎﺩﺭ ﺷﺎﻩ ﺁﻥ ﺮﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ . ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺎﺩﺭ ﻧﺎﺩﺭ ﺷﺎﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪ ، ﺲ ﺍﺯ ﺍﺩﺍﻯ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻭ ﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﻨﺪ ﺮﺳﺶ ﻧﺎﺩﺭ پاسخ داد و نادر متوجه شد ﺍﻦ ﺮ ﺟﻨﺠﻮ ﺍﻫﻞ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺍﺳﺖ ،
سپس نادر ﺍﺯ ﺍﻭ ﺮﺳﺪ :
ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﺍﺷﺮﻑ ﻭ ﻣﺤﻤ
چرا خدا صدای منو نمیشنوه
فکر میکنی هر چییی داد میزنی، خدا صداتو نمیشنوه؟مطمئنی اونی که داری سرش داد میزنی خداست؟خدایی که تصورش میکنی، خود تو هستی.!میدونی چرا؟چون داری داد میزنی الا و بلا باید اونی که تو میخوای بشهدیدی بچه ها رو؟گریه گریه مامان کرانچی فلفلی میخوام؟مامانه دستشو میکشه میبره!!شاید تو ندونی، بچه هم ندونه یا فکر کنه مادر، صداشو نمیشنوه!اما اگر بدوني به فلفل آلرژی شدید داره چی؟ یا اگر بدوني اون روز تولدش
باز دمپایی لازم داشتم ، شبونه با بابا رفتیم همون فروشگاهی که همیشه ازش صندل و دمپایی می خریدیم . اینبار تو نبودي ، من بودم و بابا . موقع برگشت خیابون اصلی شلوغ بود و بابا زد توی فرعیا . از کوچه پس کوچههای حوالی خونهی تو رد شدیم . بابا گفت یاد دوستت بخیر . لابد این کوچه ها برای تو یعنی او . آره ، قدم به قدم اون خیابون برای من یعنی تو . که پاییز باشه ، برگای درختاش نارنجی باشن ، من و تو باشیم که از میو برمیگردیم و ته دلمون برای غافلگیر کردن ف مو
چه دل آشوبه ی بی رحمی ؛ می تازد بر من عه بدون هیچ سپری. بدون دفاع
- آخ جان مامان سوپ درست کرده. مامان برام بیار بخورم. سوپ های مامانی خوشمزه است
- نه اینبار خوشمزه نشده.
خورده بودم واقعن خوشمزه نبود مزه عن میداد ۳ تا قاشق بیشتر نتونستم بخورم
- بیار بخورم سوپ های مامانی همیشه خوشمزه است
- بفرما بخور ولی متاسفم این باز خوشمزه نیست
- حلوای تن تنانی تا نخوری ندانی. مامان خیلی خوشمزه شده. اصلن انقدر خوشمزه شده که من دو بار می خام بخورم
تو نبود
حدود ۳یا ۴ ماه است که اداره گاز اقدام به جمع آوری علمک های گاز خانه های غیر مسی متروکه در برخی محله ها نموده است . برادر عزیز شما که جاي علمک را می کنی و اون را میبری باید بدوني تو این کوچه ها آدم زندگی می کنه و باید فوراً بیایید جايش را آسفالت کنی .حتما باید یک نفر بیاد دم شهرداری یا اداره گاز فحاشی کنه که کار درست بشه ؟
خیلی وقت پیش سر یه بحثی گفت: طبق یه داستانی میگن که دو نفر که یکیشون قصد خودکشی داشته روی پشت بوم بودن. اون یکی به فردی که میخواسته خودشو پرت کنه پایین و خلاص، میگه: همه انسانها قبل اینکه به دنیا بیان، زندگی های مختلفی به عنوان آپشن جلوشون هست و هر انسانی کل زندگیهای ممکن خودش رو، کل ِکلشون رو، از لحظه ی اول تا آخر میبينه و بعد یکی رو انتخاب میکنه. تو این زندگی رو انتخاب کردی، نمیخوام بگم مسئولش هستی و مجبوری به ادامه دادن، نه؛ میخوام بگ
اگر او بودم برایت مینوشتم وقتی چشمانت
نه نمیتوانم ،نمیتوانم خودم را تصور کنم که در جايگاه او باشم پس در جايگاه خودم برایت مینویسم البته خیلی وقت بود که میخواستم تورا به قلم بیاورم اما اما ترسیدم از آن روزی که بروی اما الان میدانم نخواهی رفت حتی اگر خودم راهی ات کنم .
تو را در بهترین مرحله زندگی ام شناختم کنارم نبودي اما آغوشت کشیدم نفست را حس کردم عطرت را حس کردم گرمای قلبت نگاه فریبنده ات را حس کردم و دیدم به من درس ندادی اما یاد گرف
عزیزترینم؛
باید بدوني که قرار بود زودتر برای تو بنویسم، اما میخواستم چیزهایی بیشتر از فقط گریه کردم.» داشته باشم برای نوشتن و تعریف کردن؛ چون کمی طول کشید تا کارهایی بیشتر از گریه کردن انجام بدم. از دلتنگی تو گریه میکردم و از نداشتنت، و از ترسِ هیچوقت دوباره نداشتنت. یک بار که وسط اتاقم ایستاده بودم، یاد تو افتادم و همونجا روی زانوهای سستشدهم نشستم و گریه کردم، انگار که یک محراب دعای نامرئی جلوم باشه. نمیدونستم چهطور باید م
چه ایرادی داره آدمسرش گرم خودش باشهبخواب زودتر از مردمکه صبح زود هم پاشه
مگه عیبی داره آدمیه کنجی کز کنه تنهابدور از هر کی میشناسهبدور از کل آدمها
شب آغاز برف و یخپر از احساس وهم انگیزیه چای سرد و بی مزهیه کلبه تو دل پاییز
پر از تکرار دیروزمپر از خالی ترین رویابغل کن باز خیالم روبزار تا گم بشه سرما
هنوزم تو رگ گیتارپر از نت های تکرارهنوزم آسمون هر شبرو سقف کلبه میباره
تو قلبت سربی و سردتو قلبت سخت و نامردتو که عاشق نبودي تاببينی غم چیا کرده
آخر هفتهها که از خوابگاه به خانه برمیگشتم ترجیح میدادم به جاي نشستن در خانه و دیدن تلویزیون به روستا بروم و آخر هفته از یک فوتبال مشتی لذت ببرم.
زمین کشاورزی مرد بیچاره را زمین فوتبال خودمان کرده بودیم. و هرچه میآمد و فحش میداد، توی کتمان نمیرفت که نمیرفت.
عصر آن روز تو را دیدم که از توی حیاط و پشت دیوار کوتاه خانهتان بازی ما را نگاه میکردی. و من چنان انرژی گرفته بودم که گویی در همان لحظه که در نوک حمله بودم، دفاع را هم مثل کوه
شاید کمی حرفامو به حس نا امیدی بگیرید ولی برخلافش، این عقیده من درمورد چهارچوب زندگیه. زندگی ای که جز تکرار چندحس چیز دیگه ای قرار نیست داشته باشه.
من در اوج خوشحالی خودم این رو میفهمم که قراره نهایت تا یه هفته این حس ادامه داشته باشه و قراره به هر حال سر هرچیزی، این حس خوشحالی و امید جاشو به غم بده. این طبیعت زندگیه. قطعا تویی که داری این متن رو میخونی هم این فرمول رو تجربه کردی.
همه برای آدم یه لیست از کار های مشخص ترتیب میدن، لیستی که تشکیل شد
پشت پنجره ایستادم و از لابهلای نمنم باران به نارنج کوچک حیاط، لیموی دوباره جان گرفته و آلئووراهای درون سبد چشم دوختم، خوب که نگاهشان کردم سر چرخاندم تا شاهتوتهای سرخ شدهی گوشهی دیگر حیاط و گوجههای سبز مادر را هم ببينم، دلم میخواست سرسبزی بهارِ بارانیام را در قرنیههایم حبس کنم.
هنوز مبهوت زیبایی شاهتوتها بودم که صدایم زدی "پشت پنجره وایستادی که چه بشه؟ بیو ای تماتههایه ببریم کنار درخت که اگه بارون و طیفون زد همشه خر
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
خب نمیدونم از کجا شروع کنمولی سعیمو میکنم از این متن خوشت بیاد اونی؛
بهترین اونیه دنیا۵ ماهگی دوستیمون مبارک"
میدونم باورش سخته ول ی ماه دیگ میش نصف سال ک دوستیم
توی این ۵ ماه بهترین خاط
موچی عزیز، من یه دفترچه توی گوشیم دارم که تولد های وبلاگ نویس هارو توش نوشتم. اما فراموش کرده بودم که بهش سر بزنم. به هر حال، هنوز هم فرصت دارم نه؟
خواستم بدوني که من توی مناسبت ها خیلی ضعیف عمل میکنم. و از اونجايی که خیلی هم با تو دوست عزیز، صحبت و خاطره ای ندارم، نمیدونم چطوری باید بهت تبریک بگم. یه خاطر همین، به سادگی بیانش میکنم.
موچی عزیز، دوست خوبم، تولدت مبارک. امیدوارم همیشه خوشحال و شاد در کنار کسایی که دوستشون داری زندگی کنی. امی
هر سال همین موقع ها می آمدم دنبالت. تا سوار ماشین میشدی کابل را به گوشی ات وصل می کردی و آهنگ هایت را پخش میکردی. ماشین را در یکی از کوچه پس کوچه های ساعت پارک میکردیم و راه می افتادیم موزه ها و خانه های قدیمی را می دیدیم. عید بود و مسافر زیاد بود و موزه ها باز و آماده. تو کلی عکس میگرفتی و دنبال درخت هایی می گشتم که قشنگترین شکوفه ها را داشته باشند. همیشه دوست داشتم بين شکوفه ها بایستی. چشم های سیاه و موهای صاف و بلندت بين شکوفه ها دیدنی تر
عزیزترینِ من؛
هرروز، از اول سخته. روزها رو با دلتنگی و امید میگذرونم و شبها رو با دلتنگی و بیتابی. هیچوقت سعی نکردم که از یاد و خاطرهات فرار کنم، چون گرچه بیتابکنندهست، ولی تلخ و دردناک نیست؛ چون توی روزهام میخوامت. ذرههای تو رو روی صفحهی روزهام میچینم و لای دقیقههام میپیچم. طعمها و بوهای تو رو توی روزهام جاری میکنم؛ دستهام رو با اون مایع قرمز-نارنجی میشورم، عودهای وانیلی و نارگیلی رو توی تنهاییام دود میک
چرا گذاشتی انقدر بهم سخت بگذره؟ مگه خودت نبودي که گفتی دوستم داریپس چرا گذاشتی بهم سخت بگذره؟ چرا بهم فکر نکردی؟ چرا جاي من تصمیم گرفتی؟ چرا وقتی بهت گفتم نمیتونم توضیح بدم بازم ازم خواستی حرف بزنم؟ چرا هیچوقت درکم نکردی؟ چرا شبیه اونا شدی؟ چرا قضاوتم کردی؟ چرا کاری کردی که مجبور شم زوری باهات بمونم؟ چرا خرابش کردی؟ چرا منو شکستی؟ من هیچوقت به حدی نرسیدم که اعتراف کنم اینو ولی. چرا توهم قاطی همونایی شدی که منو شدن؟! چرا وقتی که داش
از وقتی خیلی کوچیک بودم، همیشه یکهو حال و هوام عوض میشد؛ لبخندم روی صورتم خشک میشد و هیچ کاری انجام نمیدادم. می رفتم ساکت روی مبل میشستم و به یک نقطه خیره میشدم.
الانم همینه؛ اما بیشتر از یه حس بی حسی ساده.گاهی میرم توی محبس پوچی که خودم برای خودم ساختم و در همه چیز رو روی خودم می بندم و مدام به خودم نفرت می ورزم.
اما وقتی بارون می اومد، همه چیز رو با خودش میشست و می برد. حتی حس بدم رو.
انگار قطرات بارون، اون خلا درونم رو پر می کرد.
ولی الان،
اگه هنوز عضو کانال نشدی پس باید بدوني که هر هفته کلی
آموزش جذاب در اون قرار می گیره که ازش بی خیری
مثل این جاکلیدی بانمک و جذاب با فیلم آموزشی کامل
آموزش رایگان و کامل جاکلیدی کاکتوس در کانال تلگرام نسیم هنر
آموزش رایگان و کامل جاکلیدی کاکتوس در کانال یوتیوب نسیم هنر
قهقههها دیگر مرد ِ آبروداری نبودند ! چشمهای غمزدهام مدتها بود که طشت ِ رسوایی را از بام ِ بلند ِ خانه انداخته بودند . تو تلانبار ِ مرا بلد بودی ! تو گفته بودی که نباید روزها بگذرد و بیگریه مانده باشم . گفته بودی که سعدیها و فاضلها را با صدای بلند بخوانم . گفته بودی که دلخوریهایم را سکوت نکنم . گفته بودی که کلاف ِ غصهها را آنقدر باز نکنم که بپیچند دور ِ دست و پایم و از پس ِ جمع کردنش برنیایم . گفته بودی که بوسهها را گوشهی لب
دانلود آهنگ جدید احمد سعیدی سر به هوا
Download New Music Ahmad Saeedi – Sar Be Hava
احمد سعیدی سر به هوا
(برای دریافت این موزیک زیبا بصورت اختصاصی به روی لینک بالا کلیک نمایید)
متن آهنگ سر به هوا احمد سعیدی
یاد منم کن بیا بازم بغلم کن به جنون کشیده کارم عاشقم چون ناسازگارم وقتی دستاتو ندارم خیلی وقته بی تو یارم بی قرارم بگی نگی شدی سر به هوا میای و میری هی بی صدا قایم میشی ازم یکم دیوونتم به کی بگم بگی نگی شدی سر به هوا آخه تو کجا دوریت کجا لازمه بدوني نفسی
- نرم افزاری ساده جهت فروش کودهای کشاورزی
- بیشتر بدرد کسانی میخوره که نیاز به حسابداری توی این بخش رو ندارند
- ثبت و مدیریت سهمیه، کشت، سطح زیر کشت، مسولان مرکز و کودها
- پرینت بهمراه امضاهای ثبت شده در سفارش فروش کود
دوست داری بدوني چطوری این سایت ها و اپلیشکیشن ها رو مینویسم و توسعه میدم؟
دوست داری امکاناتی که دارند رو بصورت ویدو و دقیق تر نگاه کنید؟!
اینستاگرام من رو دنبال کن
https://www.instagram.com/alimousavi329/
درباره این سایت